انقلاب اسلامی ایران یک چله را در حرکت به سمت اهداف خود به پیش رفته است. این حرکت با وجود همه ی زمینه های آسیب زای داخلی و فشارها و تلاشهای تهدید آمیز خارجی به لطف خدا از مسیر اصلی خود منحرف نشد. نشان آن هم در اهتزاز بودن پرچم شعار های جاودان و جهانی انقلاب بر بام این نظام و انتقال آن به امواجی از نسل جوان برآمده از انقلاب در ایران و خیزش موج جدید بیداری و مقاومت در منطقه بعد از چهار دهه ی پر فراز نشیب است. هر چند اگر عوارضی که برای این حقیقت شتابنده پیش آمد نبود امروز ما بسی جلو تر از وضع کنونی بودیم و به اهداف بیشتری دست می یافتیم. آری ما به افقهای بالاتری می اندیشیدیم. حتی آن روز که دشمن هشت سال با یک ماشین جنگی اجیر شده به این کشور حمله ور شد، انقلاب اسلامی دست پاچه نشد، خود را نباخت و همین تهدید سهمگین را به فرصتی برای نگاه کردن به افقهای بالاتر قرار داد و افسوس که برخی همراهان امام ما این اهداف را در نیافتند. اهدافی که از روز اول در سینه ی امام مستور بود و اگر چه در ابتدا آن را برای برخی اصحاب سر خویش گفته بود و در لابلای بیانات خود به آن اشاراتی داشت اما بعدها امام تقیه ی استراتژیک نهضت شیعه را کنار گذاشت و معلوم شد که امام ما به “فتح کلیدی سنگر های قدرت” می اندیشد و می خواهد “در این قرن که به خواست خدا قرن غلبه ی مستضعفین بر مستکبرین” است “ابر قدرتها را به خاک مذلت بکشد.” امام ما به دنبال آن بود مسلمانان “قدرت شکستن چهارچوب سیاستهاى حاکم و ظالم جهانخواران، و نیز جسارت ایجاد داربستهایى بر محور کرامت انسانى” را کسب کنند. امام ما می گفت “نهضت براى اسلام نمىتواند محصور باشد در یک کشور، و نمىتواند محصور باشد در حتى کشورهاى اسلامى. نهضت براى اسلام، همان دنباله نهضت انبیاست. نهضت انبیا براى یک محل نبوده است.” و برای ما معلوم شد امام نیز “دعوتش مال همه عالم است.”
امامی که اسلامی به ما شناساند که همه ی احکامش دستورالعمل مبارزه است. و نشان داد حج او ” تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان براى ادامه نبرد با کفر و شرک و بتپرستها است و به شعار هم خلاصه نمىشود که سرآغاز علنى ساختن منشور مبارزه و سازماندهى جنود خداى تعالى در برابر جنود ابلیس و ابلیس صفتان است” حجی که برائت از مشرکان زمان جزء ارکان آن است حالا بگذار مفتیان دربار بنی امیه زمان آن را بدعت بنامند اما چه باک. او با صدای بلند اعلام کرد ” فریاد برائت ما، فریاد امتى است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشستهاند و همه تیرها و کمانها و نیزهها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفتهاند و هیهات که امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و سیرابشدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینى، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنههاى ذلت و حقارت مسلمانان باشد.”
امامی که اگر کار به آخر رسید بازهم یکه و تنها قیام می کند و “در انتظار فوز عظیم شهادت”، ” خون و جان خویش را براى اداى واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده است” امامی که “یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستى است ادامه مىدهد” و ” در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههاى مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مىنمایند سلب خواهد کرد.”
امامی که پس از ضربه های استکبار مقاومتر و پایدار تر از گذشته قد راست می کند و می گوید” امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است. و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامى رونق و زرق و برق کاخهاى سفید و سرخ را از بین خواهند برد.” و چه کوته نظر می داند آنان را که تصور کردند جنگ ما برای دفاع از خاک بود چرا که ” جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمىشناسد. و ما باید در جنگ اعتقادىمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم”
آن امامی که در این مبارزه روحانیتی را به ما معرفی کرد که خود را به او نزدیک و شبیه سازیم و خود بر این “حاملان امانت وحى و رسالت پاسداران شهیدى که ارکان عظمت و افتخار انقلاب اسلامى را بر دوش تعهد سرخ و خونین خویش حمل نمودهاند”، درود فرستاد. همان “حماسهسازان همیشه جاوید روحانیت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشتهاند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شبچراغ ساختهاند” آنان که ” در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پاى حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به میهمانى عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضورسرودهاند.” و همانان که در پی حقیقت دین و تفقه “تا کشف حقیقت تفقه به پیش تاختند و براى قوم و ملت خود مُنذران صادقى شدند که بند بند حدیث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پیکرشان گواهى کرده است”
و به ما آموخت فقط چنین روحانیتی شایسته ی ادامه این مسیرپر چالش و این مبارزه ی طولانی است.
امام به همه ی خواص روشن بین آموخت:” مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست؛ و آنها که تصور مىکنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانهاند. و آنهایى هم که تصور مىکنند سرمایه داران و مرفهان بىدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مىشوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مىکنند آب در هاون مىکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرتجویى دو مقولهاى است که هر گز با هم جمع نمىشوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بىبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند”
امام آنقدر سقف اهداف انقلاب را بالا برد که به همه ی آن کسانی که در افق نگاهشان رفع فقر و تحقق عدالت را در جغرافیای بین الملل اسلامی نشانه رفته اند بگوید شما ها ملی گرا هستید نه اسلام گرا و بگوید” ملیگراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است. ما مىگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم” و به صراحت اعلام کرد انقلاب اسلامی تنها به جغرافیای سیاسی مسلمانان نمی اندیشد و نظام بر آمده از انقلاب را پادگان هویت بخشی مسلمانان برای تصاحب قدرت در جهان قرار داده و ” جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاى هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذارى مىکند. و دلیلى هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند”
و آشکارا و به صدای بلند اعلام کرد:” جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روشهاى مبارزه علیه نظامهاى کفر و شرک آشنا مىسازد.”
ما بر آنیم این رسانه را به منبری پر طنین و مشعلی پر نور برای هدایت همه ی شیفتگان و دلباختگان انقلاب اسلامی که شعله ی مقدس اهداف و آرمانهای اسلام بزرگ در دلشان زبانه می کشد تبدیل نماییم.جوانان انقلابی گرد آمده در بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی قصد دارند خود بیش از پیش “به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روشهاى مبارزه علیه نظامهاى کفر و شرک” آشنا شده و دیگر جوانان را نیز بر همین مبانی و روشها دعوت نمایند.
ما در این بنیاد سر آن داریم مسیر این مبارزه و نقشه ی راه شکستن داربستهای کفر و شرک و بنا نهادن یک بنیان رفیع اسلامی را در هیئت دولت اسلامی در ایران و سپس ایجاد یک جامعه ی نمونه ای اسلامی در کشور و بنای تمدن نوین اسلامی راکه زمینه ساز آن اتفاق بزرگ تاریخ بشریت یعنی ظهور ولایت عظمی است ترسیم نماییم
امام در این راه به ما آموخت راه خود را از شهدا جدا نکنیم و بدانیم آنان مرزهای وجود را در نوردیده و به عوالمی رسیده اند که ما خاک نشینانِ فریفته ی دنیا ” براى درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانى را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم.” و بدانیم ” مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده” و “براى ابد درس مقاومت به جهانیان داده است.”
و بسیار بر خود می بالیم که در گام دوم انقلاب اسلامی در کنار مدافعان از جان گذشته ی حرم دوباره این خون روحانیت مردمی، ساده زیست و انقلابی است که خیابانهای شهرهای گناه آلود ما را گلگون و مطهر کرده تا معلوم شود” که راه و رسم شهادت کور شدنى نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.” ما ” تربت پاک شهیدان” را “که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دار الشفاى آزادگان خواهد بود.” رها نخواهیم کرد
“خداوندا، تو مىدانى که ما سر سازش با کفر را نداریم.” ما با امام راحل خود عهد می بندیم که دست از بیعت با جمهوری اسلامی وامام حاضر انقلاب که بیعت با رسول اللهش می دانیم برنداریم و تا حاکمیت اسلام در سرتاسر این کشور و پاک کردن تمامی پیرایه های کفر و شرک به قدر طاقت از پا ننشینیم. ما در مرزهای خود نخواهیم نشست و بدنبال براه انداختن “بسیج بزرگ سربازان اسلام در جهان” برای این “جنگ اعتقادىمان” براه خواهیم افتاد و در این راه از تنهایی ها و غربتها و مظلومیتها و بی مهری ها، اندوه و ترس به دل راه نمی دهیم چرا که آموخته ایم اگر به خدا توکل کردیم او کافی است.
ما ” دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نمودهاند” می بوسیم و بر همه هم سنگران و مبارزان راه عدالت و آزادی و فضائل اسلامی و انسانی در ایران و جهان درود می فرستیم. و می دا نیم ملت بزرگ ما نخواهد گذاشت این انقلاب بدست برخی “نا اهلان و نامحرمان” باقی بماند
در این ایام بزرگ، روز عید تهذیب و انسان شدن در پایان یک ماه مجاهده نفس و عبادت و تضرع و روز بعثت دوباره ی انسانها در نهضت معاصر توسط مستضعفین و مغضوبین زمین در ۱۵ خرداد ۴۲ و مطلع امامت امام حاضر انقلاب و روزگرفتن پرچم امام راحل بدست بزرگ وارث او کار خود را در این رسانه و منبر عمومی با نام امام راحل عظیم الشان آغاز می کنیم . چرا که “این انقلاب بدون نام خمینی در هیچ جا شناخته شده نیست”
ما آبشخور هر آنچه در این رسانه از مکتب امام حاضر انقلاب می خوانیم را مکتب امام راحل که همان مکتب انقلاب اسلامی که همان مکتب اسلام زنده و جاری و حیاتبخش در این عصر است می دانیم.