مکتب امامین انقلاب اسلامی

از جمله مهمترین خصوصیات یک مکتب اول نظام مندی و انسجام بین اجزاء و عناصر  و دیگری داشتن بعد عملی است. اسلام یک مکتب است در یک مکتب تمامی مولفه ها و عناصر با هم ارتباط تعریف شده دارند و از این رو مکتب یک انسجام درونی دارد و همچنین مکتب ناظر به اهداف بیرونی است و نقاطی را متناسب با شرایط پیش رو و شرایط محیطی شناسایی، هدف گیری و عملیاتی می کند.

اصل دوم: لزوم منظومه ای دیدن اسلام

با توجه به اصل قبلی عناصر مختلف اسلام نمی توانند به صورت انتزاعی و مجرد از سایر عناصر و مولفه های دیگر مورد توجه قرار بگیرند.  همچنین گفته شد نمی توانند بدون توجه به شرایط و اقتضائات زمانه مورد استفاده قرار بگیرند. پس هر عنصر، هر مفهوم ،هر موضوع از عناصر و مفاهیم و موضوعات اسلامی باید با دو شاخصه مورد توجه قرار بگیرد. ۱-جایگاه اش در میان سایر ابعاد موضوعات و دوم نسبت اش با نیازهای زمان.

اصل سوم: لزوم اجتهاد دائمی در مکتب

با توجه به اصل اول ما در شرایط مختلف لازم است نگاه متفاوت به مکتب کرده و چهره های متفاوتی از آن ارائه کنیم. بنابراین لازم است  مکتب را در هر دوره ای، با توجه به شرایط و محیط و اقتضائات متفاوت به گونه ای متناسب با آن نیازها ارائه کنیم. لذا باید توجه کرد در هر زمان ممکن است یک مکتب چهره متفاوتی از خودش ارائه بدهد. البته مکتب یکی است، اسلام و دین یکی است. ان الدین عندالله الاسلام اما این ارائه های مختلف است که متناسب با نیازهای بشریت و نیازهای زمانه، چهره ای متفاوت از مکتب را از خودش نشان می دهد. این یک مطلب واضحی است ما در دوران جنگ بیشتر به آیات جهاد و شهادت و مقاومت و صبر این امور توجه می کردیم و توجه می دادیم. فضای جامعه هم متوجه این بخش از آیات و روایات و مکتب اسلام بود. در دوره دیگر که موضوع جهاد نظامی کنار می رود و موضوع دیگر به عنوان مثال موضوع فرهنگ مطرح می شود و تهاجم و تجاوز و جنگ فرهنگی آغاز می شود ما به سمت مفاهیم، معارف و احکام دیگری از اسلام حرکت می کنیم. این همان معنای ارائه های مختلف از اسلام است که در حقیقت ناشی از اجتهاد در اسلام است و اصلا اجتهاد در اسلام به همین آن معناست.  نوآوری در اسلام به معنای ایجاد یک چیز جدید که در اصل نبوده نیست بلکه به معنای طراحی، بازتولید، چینش و صورت بندی نویی از اسلام متناسب با نیازها و پیش کشیدن عناصر مورد نیاز و عدم اولویت عناصر دیگر در هر زمان است.

از اصول بالا می توان نتیجه گرفت که ما قبل از ورود  به هر موضوع از موضوعات اسلامی باید به مکتب اجتهاد شده ی دارای حجیّت در زمان خودمان مراجعه بکنیم. اول آن را حاضر کرده و سپس آن موضوع را درون مکتب شناسایی کنیم و بیابیم. با این نگاه ما وارد موضوع مکتب امام خامنه ای می شویم.

 

 

 

 

مولفه های مکتب امام خامنه ای 

در حقیقت مکتب امام خامنه ای صورت بندی اسلام متناسب با شرایط روز است. مکتب امام خامنه ای اجتهاد ولی زمان است که در خصوص موضوعات مورد ابتلاء به اسلام برای ما دارای حجیّت است. از این جهت ما باید به اولویت ها توجه کنیم. مولفه های اصلی مکتب امام خامنه ای به ترتیب بدین شرح است:

۱-         شیوه و روش مراجعه به منابع اصیل دین است که مقداری از این شیوه را در ممطالب بالا گفتیم . مطالب دیگر هم در رجوع به آیات و همچنین نقش روایات در فهم آیات باید توضیح بدهیم.

۲-         شناخت روح دین، دین یک روحی دارد که بر همه ابعاد و ابعاضش حاکم است. از این جهت باید در همه ی موضوعات و بررسی آنها توجه کنیم که آن موضوع به گونه ای طرح نشود که روح دین در آن غایب باشد. یک مثال بزنم، به عنوان مثال در مورد رباء و حیل رباء بعضی فقها به سمت یک روش هایی رفتند که بتوان با شیوه ای بعضی از آنها را تحلیل کنند. اما کسانی که از فقها گفتند که روح دین به شدت با رباء مخالفت دارد و ربائ را جنگ با خدا می داند و بنابراین چیزی که جنگ با خداست نمی تواند با شیوه های مختلف تحلیل و توجیه بشود.

۳-         اصول و مبانی دین . همان اصولی که به عنوان اصول دین شمرده می شود و اصولی که از آنها ناشی می شود. ما یک منظومه و منظومه و مجموعه از اصول داریم که آنها متناسب باشرایط زمان در ارائه متفاوت می شود. اصولی مانند توحید، معاد، نبوت ،بعثت و امامت، امامت، ولایت و اصول دیگری مثل تکریم انسان،استعدادیابی انسان و امثال اینها.

۴-         اهداف مکتب. هدف ثابت وغایی و همیشگی دین در موضوع انسان،تقرب انسان و تقریب انسان به خداست.تکامل انسان و جهت تکامل و سمت و سوی تکامل به سمت نزدیکی به خداست.اما اهداف پایین تری وجود دارد که این اهداف پایین تر خود هدف اند ودر عین حال طریق هستند،پله هستند وسیله هستند  برای رسیدن به اهداف بالاتر .این اهداف را شرایط زمانه گاه تعیین می کند و موارد دیگری هم در این زمینه وجود دارد.

۵-         وظایف کلی. از این جا ما وارد افعال مکلفین می شویم این وظایف برآمده از آن اهداف کلی است.که در این وظائف هم همان شرایط و خصوصیات بالا وجود دارد. یعنی تطبیق آن با شرایط زمانه و ارتباط آن اصول و مبانی و ثابتات دین.

۶-         نقشه ی راه . از این وظایف کلی جزئی ناشی می شود .  که این وظائف جزئی را امروز تحت عنوان ، سیاست ، راهبرد، نقشه راه ، برنامه و امثال این ها نامیده اند. ما عنوان نقشه راه را در تبیین و تعیین و معرفی مولفه های مکتب انتخاب کرده ایم. نقشه ی راه یعنی آن مسیر کلی که ما موظف هستیم آن را طی کنیم تا به اهداف پیش گفته بر اساس اصول پیش گفته و همچنین آن روح مکتب برسیم. این نقشه راه همانی است که در فصل انقلاب اسلامی ایران، که فصل نوینی برای کل بشریت است توضیح داده شده است. انقلاب اسلامی حقا” یک نقطه عطف برای تاریخ بشر است. تاریخ ایران، تاریخ منطقه، تاریخ تشیّع، تاریخ مسلمانان و تاریخ مستضعفان و محرومان و پابرهنگان و فقرا و علیه ستم و ظلم و سیری و استکبار

ضرورت توجه به مکتب امام خامنه ای

ممکن است کسانی بگویند بهتر است ما ابتدا مکتب امام خمینی را تدوین کنیم و آن را معرفی و ترویج نماییم. حتی برخی ممکن است بگویند اساسا تا ما مکتب امام خمینی را داریم نیاز به چیز دیگری نداریم. مجموعه دلایلی که برای این امر آورده می شود اجمالا این است که: اولا خود رهبر معظم انقلاب اسلامی تعبیر مکتب را برای امام راحل به کار می برند و همگان را به رجوع و توجه و تمسک به آن مکتب دعوت می کنند. معظم له فرموده اند این انقلاب بی نام امام در هیچ جا شناخته شده نیست. همچنین دانشجویان را به استنباط کلام امام راحل دعوت نموده اند. خود ایشان هم بیان کرده اند که من مطالبم را از اندیشه امام یعنی صحیفه و وصیت نامه امام برگرفته و می گیرم

ثانیا: گفته می شود  انقلاب اسلامی بر اساس تفکر امام راحل شکل گرفته است لذا برای پیشرفت انقلاب باید به تفکر امام راحل و مکتب وی رجوع شود.

ثالثا: کسانی می گویند امروز دشمن از حذف نام امام مأیوس شده و حتی سعی می کند با تشبث به امام امور خود را پیش ببرد. امروز امام به یک امر مورد اتفاق بسیاری از نخبگان تبدیل شده پس بهتر است برای نشان دادن راه درست انقلاب به همین امر متفق علیه تکیه شود

رابعا: دشمنان و منحرفان امروز در صدد تحریف مکتب امام هستند. مکتب امام پایه ی انقلاب اسلامی است برای حراست از انقلاب و مکتب امام لازم است همه ی نخبگان را به رجوع و توجه به این مکتب دعوت کنیم.

در پاسخ می گوییم امام و تفکر و مکتب او پایه ی حرکت انقلاب اسلامی بوده و خواهد بود اما چه کسی امروز باید برای فهم مکتب امام خمینی محور قرار گیرد؟ علاوه بر آن امروز بیش از یک ربع قرن از رحلت آن امام بزرگ می گذرد. شرایط و مسائل زمان و زمانه آنهم در زمانه ای که سرعت تحولات فزاینده و بالاست و چه بسا مسائل و موضوعات و ضرورتها و شرایط جدیدی را برای پیشرفت انقلاب اسلامی ایجاد کرده است لازم است همان مکتب متناسب با شرایط کنونی باز گویی شود.

بر اساس این ضرورتها ما قائل به اجتهاد نه تنها در فروع بلکه در اصول و بلکه در اصل مکتب اسلام هستیم . البته بلافاصله باید مقصود خود را توضیح دهیم که این اجتهاد در مکتب و در اصول با بدعت فاصله و تفاوت اساسی دارد. مقصود از اجتهاد در مکتب یعنی ارائه مکتب متناسب با شرایط جدید و اقتضاءات. امام راحل به نقش زمان و مکان در فهم اسلام دعوت می کرد و آن را ملاک حقیقت تفقه قرار می داد. مکتب امام خامنه ای باز تفسیر مکتب امام راحل و مکتب امام راحل همان مکتب انقلاب اسلامی است و مکتب انقلاب اسلامی همان مکتب اسلام در عصر کنونی است. بنا براین ما نه با چهار مکتب که با یک مکتب مواجه هستیم. مکتب امام خامنه ای همان پرچم هدایتی است که با آن می توان راه را یافت. هم قابلیتهای اندیشه ی موفق امام خامنه ای در طول این بیست و شش سال و هم مبانی ولایت فقیه و حجیت کلام ولایت به ما می گوید باید به همین یک پرچم توجه نماییم. البته این حرف به معنای کنار گذاشتن مکتب گرانقدر و آسمانی امام راحل این ولی نعمت انقلاب اسلامی نیست. مکتب امام راحل مرجع مکتب امام حاضر است. همچنین این محوریت به معنای کنار گذاشتن اندیشه های علامه طباطبایی، شهید مطهری و علامه مصباح نیست. و نیز در فضای فکری انقلاب اسلامی همه ی اندیشمندان، صاحبنظران، فقها و مراجع هر کدام بر غنای مکتب انقلاب اسلامی می افزایند. تنها نکته ی مورد توجه این است که همگان در طول اندیشه ولایت ملاحظه شوند و تا زمانی مطمئن نشده ایم موضوعی وجود دارد که ولایت در حد رفع نیاز متعرض آن نشده لزومی در مراجعه به دیگران وجود ندارد. روشن است این فکر یک فکر غلو آمیز یا خدای نکرده بی توجه به ذخیره علمی معنوی ارزشمند انقلاب و اسلام در ایران و نافی نو پردازی و ابداع و تولید فکر و نشاط علمی و فکری در حوزه و دانشگاه و مجامع فکر و اندیشه نیست. نکته فقط محوریت ولایت و حجیت ولایت است و اینکه اندیشه ولایت در انتهای همه ی اندیشه ها و اجتهاد ها و جمع بندی کننده همه ی نظرات و به معنای واقعی آن فصل الخطاب است. یک متکفر دانشگاهی در جریان جلسه ای در دانشگاه امام صادق از امام خامنه ای پرسید چنانچه ما با مبانی و روشهای معتبر دینی در مسئله ای اجتهاد کنیم و به نتیجه ای غیر از نظر شما برسیم چه باید بکنیم؟ معظم له در پاسخ این موضوع را بی اشکال دانستند. بنابراین به طور طبیعی رهبری از نتایج این نوع تحقیقات  هم مطلع می شوند.

ارسال نظر