کدام گفتمان؟

یادداشتی از حجت الاسلام ثقفی، مسئول بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی:
امروز در رادیو گفتگو در یک مناظره گفتم بنده نه اصولگرا هستم نه اصلاح طلبم و این تقسیم بندی را قبول ندارم و نقل به معنا کردم رهبری این تقسیم بندی را مزخرف می دانند. برای اینکه کسانی ممکن است مستند این ادعای بنده را طلب کنند دو نمونه از بیانات رهبر معظم انقلاب را می آورم تا منشاء برداشت بنده روشن باشد.
البته این حرف بنده توهین به افرادی که خود را اصولگرا یا اصلاح طلب می دانند نیست. مدعای حقیر روشن است. به نظر بنده این تقسیم بندی سیاسی در کشور به انتهای خود رسیده و اکنون این دو جریان بیشتر به دو باشگاه سیاسی شبیه شده اند.
اما دو بخش از بیانات رهبری در خصوص جناحبندی رایج در کشور یکی در باره جریان چپ و راست که مربوط به دهه شصت و دیگری جریان اصلاح طلب و اصولگرا مربوط به دهه هفتاد است. برای آشنایان با سیاست معلوم است که جریانی که خود را چپ و طرف مقابل خود را راست می دانست بعدا خود را اصلاح طلب نامید و لذا جریان مقابل این جناح نیز خود را اصولگرا نامید. البته اکنون دیگر کمتر کسی از اصولگرایان خود را اصولگرا می نامد
اینک بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی :
بیان اول: “بنده به هشیارى مردم کاملًا مطمئنّم. مردم ما هشیارند؛ اما معنایش این نیست که آدم دغلى نخواهد توانست با پشتهماندازى و تبلیغات گوناگون، فضا را غبارآلود کند و از آب گل آلود ماهى بگیرد. با وجود اینکه مردم هشیارند، بازهم ممکن است کسانى با یک نوع پشت هم اندازى و با یک نوع تبلیغات، فضا را غبارآلود کنند و از آب گل آلود ماهى بگیرند. خارجی ها هم که به این مسائل دامن مى زنند و به دروغ، مردم ایران را تقسیم مى کنند. تقسیماتى که خارجیها از مردم مى کنند، اغلب خلاف واقع و دروغ است. عدّه اى «راست»، عدّه اى «چپ»، عدّه اى «سنتى»، عدّه اى «مدرن» … اینها همه اش حرفهاى بى ربط و مزخرفى است که خارجیها القا میکنند. البته یک عدّه آدمهاى ساده هم در داخل، بدشان نمى آید که بگویند ما جزو فلان دسته هستیم! خیال مى کنند که این یک افتخار است. نه آقا! جزو ملت ایران باشید. جزو توده ى انقلابى مردم باشید. جزو این جماعت و ملت دین باور باشید. اسمهاى چپ و راست و قدیم و جدید و امثال اینها، افسانه است. اینها واقعیت ندارد. به دلیل اینکه هیچکدام از این گروههایى هم که آنها ذکر مى کنند، هیچ تفکّر مدوّنى ارائه نکرده اند. دسته بندى گروهها با ارائه تفکّرِ مدوّن امکانپذیر مى شود. در شرایط فعلى، گروههاى موجود چه تفکّر مدوّنى دارند که ادّعا شود این با آن، این تفاوت را دارد! که این مدرن است، این نمى دانم چپ است، این راست است! اینها حرفهاى بى معنى است. حرفهاى بى ربطى است که خارجیها و تبلیغات بیگانه، عنوان مى کنند. (بیانات در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش۲۸/ ۰۱/ ۱۳۷۵)
بیان دوم: “بنده دعواى اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیمبندى را غلط مى دانم. نقطه ى مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست. نقطه ى مقابل اصولگرا، آدم بى اصول و لاابالى است؛ آدمى که به هیچ اصلى معتقد نیست؛ آدم هرهرى مذهب است. یک روز منافع او یا فضاى عمومى ایجاب مى کند که به شدت ضد سرمایه گذارى و سرمایه دارى حرکت کند، یک روز هم منافعش یا فضا ایجاب مى کند که طرفدار سرسخت سرمایه دارى شود؛ حتّى به شکل وابسته و نابابش! نقطه ى مقابل اصلاح طلبى، افساد است. بنده معتقد به اصولگراى اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روز به روز و نوبه نو. ما باید روشها را اصلاح کنیم. در روشها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهى به مرحله اى مى رسیم که امروز دیگر جواب نمى دهد؛ باید مرحله ى دیگرى را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روشها، معناى اصلاح طلبى است. ( ۱۹/ ۰۲/ ۱۳۸۴بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههاى استان کرمان )
جالب اینکه بعد از این بیانات رهبری یک حزب سیاسی دیگر به نام اصولگرایان اصلاح طلب یا اصلاح طلبان اصولگرا اعلام موجودیت کرد و معلوم نمود اساسا این دسته از سیاسیون تا دریافت اندیشه رهبری هنوز فاصله دارند.
اما اینکه آیا ما قائل به دو گفتمان اصولگرا و اصلاح طلب هم نبوده و این دو را به رسمیت نمی شناسیم؟ پاسخ این است که ما گفتمان مدونی از این دو جریان ندیده ایم تا در ارزیابی این دو گفتمان ادعایی نظر بدهیم . در مقابل مدتهاست در خصوص مکتب انقلاب اسلامی کار کرده ایم. مکتبی که هم قابلیت ایجاد یک چتر گفتمانی در حوزه ی نظری دارد و هم ظرفیت پذیرفتن یک تکثر سیاسی سالم را در عمل داراست.