نظر سنجی با طعم براندازی

قسمت اول: نظرسازی
اگر به شما بگویند می خواهیم در بین مردم یک نظر سنجی راه بیندازیم با این شرط که سوالاتش را سازمان سیا طراحی کند، شما چه می گویید؟
ماجرای برخی نظرسنجی هایی که در موضوع حجاب به آن استناد می شود، از همین جنس است. ماجرای حجاب اختیاری به دنبال پروژه های شکست خورده ای چون آزادی های یواشکی، چهارشنبه های سفید، دختران خیابان انقلاب از طرف کسانی به راه افتاد که تشت بدنامی و بدکاریشان در ایران و جیره خوری آنها از دلارهای مخصوص سهمیه براندازی در خارج، از بام افتاده و سنگین ترین گوشها هم صدای آن را شنیده است.
اما خود سوال در مورد حجاب اختیاری فارغ از طراح آن هم بوی خاصی می دهد. اگر امروز از زنان یا مردان ایرانی بپرسند آیا حاضرید با اجبار و زور تا آخر عمر با همسرت زندگی کنی، به نظر شما چند درصد از این افراد پاسخ مثبت می دهند؟ اگر اکثر اینها پاسخ منفی دادند، آیا معنی اش این است که اکثریت مردم ایران خواهان طلاق و جدایی از همسرشان هستند؟ اما هنر رسانه ها این است که همین معنا را القا می کنند.
آیا در این نظر سنجی اختیار حجاب (که در مقابلش اجبار به حجاب طرح می شود) به درستی در سوالها برای مخاطب تبیین شده است یا آنکه سوالها به نوعی می خواهد چیزی را به پرسش شونده القا کند؟
آیا اگر فردی را بین دو گزینه مخیر سازند؛ بین اختیار حجاب مبتنی بر انتخاب آگاهانه و از روی اعتقاد و بین اجبار به حجاب بدون توضیح و تبیین فلسفه و مبانی اعتقادی حجاب همچون توحید و معاد و نبوت و مانند آن، اعلام می کنم اینجانب اولین کسی است که معتقد به حجاب اختیاری خواهدبود!. اما موضوع حجاب در نظام اجتماعی بعد از انقلاب به این سادگی نیست و ابعاد متعدد و پیچیده ای دارد که دشمن می خواهد آن را ساده سازی کند.
اگر به کسی بگویند مردمی انقلاب کرده اند، خود یک نظام اسلامی تاسیس کرده اند، به دنبال آن یک قانون اساسی تصویب کرده اند و بعد از آن مسئولانی را انتخاب کرده اند که به اسلام عمل کنند، یک کشور اسلامی ایجاد کنند و این مسئولان برای ترویج ارزشهای اسلامی یکی از قوانینی که تصویب کرده اند همان حجاب است و مردم هم در طول چهل سال به اشکال مختلف نشان داده اند پای این نظام ایستاده اند، حال اگر در این کشور اقلیتی اندک به حجاب اعتقاد نداشته باشند و یا نخواهند آن را رعایت کنند، آیا این اقلیت ملزم به رعایت قانون هستند یا خیر؟ در این صورت آن فرد چه جوابی به شما می دهد؟
یا اگر به مردم بگویند در جایی که مسئولانش بعضاً در مواردی به وظایفشان عمل نمی کنند، آیا مردم هم حق دارند در مواردی غیر از موضوعاتی که آن مسئولان تخلف می کنند، احکام خدا را زیر پا بگذارند؟ سوال واضح تر این است اگر از کسی بپرسید اگر مسئولی حکم خدا را زیر پا می گذارد و در بیت المال خیانت می کند، آیا شما هم حق دارید حکم دیگر خدا یعنی حجاب را کنار بگذارید؟ اصلا از این فرد بپرسید اگر فرزندان یک مسئول و اصلا بالاتر خود آن مسئول حجابش را رعایت نمی کند، شما آیا این حق را داری که حکم الهی حجاب را نادیده بگیری؟
قسمت دوم: اسانس براندازی
چرا در نظر سنجی ها موشکافی در این گونه امور دنبال نمی شود؟ چرا در نظر سنجی ها نقش ناکارآمدی و فساد مسئولان در پایین آمدن حساسیت زنان نسبت به حجاب یا بررسی بی حجابی به عنوان ابزار اعتراض به نابسامانی های مسئولان کشور واکاوی نمی شود؟ علتش معلوم است کسی که قدرت را در دست دارد خود را زیر سوال نمی برد و محاکمه نمی کند!
متاسفانه در فضای آلوده سیاسی کشور سالهاست مرز میان نظر سنجی و نظرسازی مخدوش شده است. یک گروه و باندی که بر سر کار می آیند تلاش می کنند برای بقای خود و یا پیش بردن افکار خود به هر چیزی تشبث کنند. آزادی و دمکراسی و مردم و همه پرسی و نظر سنجی و مانند آن از ابزارهای رایج این جماعات است.
حال اگر از قضا این نظر سازی ها هم راستا با طراحی های مرحله به مرحله ی دشمن باشد و دشمن هم برای این نظر سازی ها کف و صوت بزند و هورا بکشد، آیا نباید این کارها را در چارچوب بر اندازی ارزیابی کرد؟ آیا این کارها جزئی از طرح نفوذ نیست. نفوذی کیست؟آیا نفوذی کسی است که از دشمن پول می گیرد تا اهداف او را دنیال کند یا کسی که نادانسته از روی اهداف سیاسی و یا عقده های شخصی و مانند آن هدف دشمن را دنبال می کند، حرف دشمن از حلقوم او شنیده می شود، تریبون و بلند گو و آنتن در اختیار دشمن می گذارد؟ او هم نفوذی محسوب می شود…
نفوذی مزدور، علاجی جز بر خورد امنیتی ندارد اما نفوذی ناآگاه یا غافل باید به خود آید.
آنها که برای آزاد اندیشی و ضرورت توجه به افکار عمومی و پاسخ به شبهات مویه می کنند، خوب است برای این نظام مظلوم هم کمی خون گریه کنند. نظامی که امنیتش با خون رگهای شهدا و غصه های دل مادران و پدران و همسران و فرزندان شهدا تامین شده و نظامی که می خواهد مردم به بلوغ برسند و موثر تر در سرنوشت خود عمل کنند اما آنها که بر سر سفره امکانات نظام نشسته اند، گروهی برای دشمن مواد و ملات و خرج توپ و خمپاره تهیه کرده و برای دشمن نظر سنجی با طعم و اسانس براندازی انجام می دهند و گروهی دیگر که باید مردم را در انتخاب های خود و نظارت بر کار مسئولان هدایت کنند، آنتنشان می شود بلند گو برای پی گیری طرح های تدریجی براندازی دشمن.