آخرین فصل جنگ فقر و غنا

قسمت اول : دو تلقی از اسلام

◻️بحمدالله حساسیت خوبی که در ماجرای تاسف بار تخریب خانه زن سرپرست خانوار هرمزگانی از سوی جامعه به نمایش گذاشته شد نشان داد جامعه و مسئولان نسبت به این وقایع هر کدام و به هر دلیل غفلت نمی کنند. همینجا این را باید با جوامع و حکومتهایی مقایسه کرد که محرومان در آن سرکوب شده و دادخواهی نمی شوند. نمونه ی آن را می خواهید؟ جامعه و حکومت امریکا در سرکوب سیاهان جلوی چشم ماست

◻️تا اینجا قوه قضائیه، استانداری، شهرداری، سپاه، بهزیستی و گروههای جهادی و مجلس هر کدام در این ماجرا به صحنه آمده و برای جبران این صحنه ی شرم آور اعلام آمادگی کردند. فضای مجازی هم از اظهار اندوه و هم دردی نیروهای انقلابی و تقبیح برخورد زشت شهرداری با آن زن پر شد. این حساسیت نشان می دهد که عدالتخواهی در جامعه ما سرزنده است. برخی واقعا به دنبال عدالت هستند و برخی هم ناگزیرند نسبت به آن غفلت نداشته باشند. اما حرف این است  که این نوع اقدامات تسکینی و ترمیمی، آن چیزی نیست که انقلاب اسلامی فقط به دنبال آن بوده باشد.

◻️شاید این زن ، فردی خوشبخت بود که با حمله ناگوار ماموران و تخریب خانه و سپس خودسوزی اش اینطور که نقل می شود بالاخره به یک سرپناه مطمئن و قانونی که حق اوست خواهد رسید. اما آمار می گوید ما بیش از سه میلیون زن سرپرست خانوار داریم. مطمئنا بخش قابل توجهی از این زنان در معرض انواع اجحافها و نیازمند حمایت هستند. تعداد جوانان و مردان بیکار را به این آمار اضافه کنید. بر این رقم انبوه کارگرانی را  که بر اثر سوء سیاستهای خصوصی سازی و  سوء سیاستهای دیگر بر بیکاران افزوده شده اند بیافزایید. انواع آسیبهای اجتماعی مانند سرقت، اعتیاد، شرارت، طلاق، بی خانمانی و مانند آن وقتی در آینه جامعه ی ایران در چهل و یک سال بعد از انقلاب اسلامی دیده می شود تابلویی ترسیم می کند که نمی توان به آن جامعه ی اسلامی گفت.

◻️باز هم باید تکرار کرد ما در تحقق اهداف انقلاب به پیش رفته ایم اما نسبت به آنچه مقدور و متوقع بود بسیار فاصله داریم. جامعه ی ما هنوز از ننگ سیاه فقر پاک نشده است. یک ریشه ی این امر را باید در این مسئله جستجو کرد که از ابتدای انقلاب تا کنون هم زمان دو فکر و دو نگاه به موازات هم در جامعه و حاکمیت حضور داشته است. یک فکر که به دنبال پذیرش نظام سلطه حاکم بر جهان و یافتن سهم و جایگاهی برای ایران در این نظام بوده است تا در داخل همانطور که آن الگوی جهانی برای مردم نسخه می پیچد عمل کند و یک بینش در پی طرحی نو در نظام جهانی و نحوه ی زندگی مناسب کرامت بشر و ایجاد یک جمهوری اسلامی به معنای واقعی بوده است.

◻️عجیب آن است که شهید بهشتی در سال ۵۹ بعد از تبیین این دو بینش می نویسد:  “اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی، فرهنگی، اخلاقیات اجتماعی و اقتصادی این مردم رنج‌دیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود و نه می‌توان برای آینده طرح‌های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل درآورد”

◻️صحبت از دو تلقی از اسلام است که امروز کارنامه هر دو در دست ماست. امام این دو اسلام را اینگونه معرفی میکند: “اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏ آور محرومیتها و کوبنده سرمایه دارى مدرن و کمونیسم خون ‏آشام” و دیگری  “اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین‏ بى‏ درد، و در یک کلمه اسلام امریکایى”  ما هر جا به توصیه های اسلام ناب عمل کردیم موفق شدیم و در هر زمان که نسخه های پیچیده شده اسلام  آمیخته با الگوهای شکست خورده ی کمونیستی و سرمایه سالاری را در دستور قرار دادیم ناکام ماندیم

◻️امروز پس از گذشت چهار دهه زمان مصاف این دو اسلام و قیام مردم بر محور اسلام ناب فرارسیده است. امروز زمان مقابله ایندو اسلام با مضمون عدالتخواهی بار دیگر فرا رسیده است . گویا امام راحل هم اکنون است که می فرماید: “امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه‏ ها و مرفهین‏ بى ‏درد شروع شده است”

 

 

قسمت دوم: خود سازی انقلاب

◻️امروز جوانان انقلابی در گام دوم انقلاب در این میدان جنگ قرار دارند. جنگی که باید فراتر از جناح بندیهای سیاسی بی محتوای چهل سال گذشته تکلیف این دو تفکر را در ایران یکسره کنند. آنگاه است که دولت اسلامی به معنای واقعی شکل خواهد گرفت و این جنگ در جغرافیای بین الملل اسلامی ادامه یافته و به تمدن نوین اسلامی خواهد رسید. چرا که به قول امام ” جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامى نابرابریهاى دنیاى سرمایه دارى و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگى علیه خوشگذرانیهاى مرفهین و حاکمان بى‏ درد کشورهاى اسلامى است. این جنگ سلاح نمى ‏شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخى کمبود و فقر و گرسنگى نمى ‏داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهاى اعتقادى- انقلابى علیه دنیاى کثیف زور و پول و خوشگذرانى است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمی هاست”

◻️جنگ ما جنگ با تفکری است که باستی هیلزها را در قلعه و باروهای دست نیافتنی نظام شکست خورده ی سرمایه سالاری حفظ می کند و آلونکهای فقر و بی پناهی و محرومیت را براحتی و با وجدانی آسوده از دم تیغ قانون می گذراند. جنگ ما با مرفهین بی دردی است که امروز در مناصب مدیریتی و کرسی های دانشگاهی و حوزوی برای به بند کشیدن انقلاب مستضعفان و تسلیم دست بسته ی آن به سلطه گران یک جبهه ی واحد تشکیل داده اند. جوانان ما این پیش قراولان تحقق دولت عدالت محور اسلامی افق دید خود را به دوردست ها دوخته و بار دیگر باید بدانند راه آزادی خرمشهرهای داخلی در ادامه به آزادی همه ی ملل ختم خواهد شد.

◻️ این امام راحل است که امروز به شما جوانان ندا می دهد :” که مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست” و می خواهد این جوانان از  خوش باوری  و امید به چهره های وجیه المله و امتحان داده دست بردارند و خود را به قلب حادثه بزنند. چرا که “آنها که تصور مى‏ کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه‏ اند. و آنهایى هم که تصور مى ‏کنند سرمایه داران و مرفهان‏ بى ‏درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى‏ شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى‏ کنند آب در هاون مى‏ کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت‏ جویى دو مقوله ‏اى است که هرگز با هم جمع نمى ‏شوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بى‏ بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند”

◻️جوانان در این راه باید به فقرا و مومنان بی بضاعت این برپادارندگان واقعی دولت اسلامی تکیه کنند. مسیر این حرکت روشن است. این نهضت با تکیه بر همین محرومان و مستضعفان دولت عدالتخواه اسلامی را بر پا خواهد نمود.

◻️اما آنها که در توهمات خویش راه انقلاب را از راه جمهوری اسلامی جدا می کنند بدانند نظام مستقر جمهوری اسلامی در درون خود گوهری به نام  مردمسالاری دینی را در بر گرفته و با تکیه بر همین سرمایه ارزشمند، تحقق آن دولت اسلامی را که آخرین فصل جنگ فقر و غنا  در درون حاکمیت و خود سازی حاکمیت انقلاب است  به انجام خواهد رساند.