ماهیت بیانیه گام دوم 

سعید صفایی

بیانیه گام دوم انقلاب درصدد ارائه ارزیابی و پاسخگویی به: راهی که آمده ایم، ترسیم راهی که باید برویم و بیان ملزومات و طریق رسیدن به نقطه مطلوب مورد نظر می باشد. در این راستا بیانیه گام دوم را می بایست به عنوان یک سندبالادستی مورد مراجعه جهت تعیین مسیر پیش رو قرار داد.

در پایش راهی که آمدیم؛ تجربه های انقلاب، ظرفیت های انقلاب، آسیب ها و موانع انقلاب، دستاوردهای انقلاب مورد اشاره قرار گرفته است. هدف از بیان این سرفصل در بیانیه، ارائه شرح حالی از گام اول انقلاب می باشد. شرح حالی از جایگاه و وضعیت و عظمت انقلاب اسلامی، چگونگی و بسترهای پیروزی آن و پایشی از عملکرد مثبت و منفی ۴۰ ساله انقلاب.

زمینه سازی جهت طلوع خورشید ولایت عظمی، افق و چشم اندازی است که می بایست در ۴۰ سال دوم انقلاب به سوی آن گام برداریم. چشم اندازی که در سرفصل راهی که باید برویم به آن اشاره شده است. اما مسیر و طریق رسیدن به این چشم انداز چیست؟ فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی و مراحل زنجیروار و متصل پنج گانه آن، کلید و راه حلی است که مقام معظم رهبری بارها به آن اشاره کرده اند. اما اینک در کدام مرحله ایم؟ و جهت گیری ۴۰ ساله دوم انقلاب می بایست کدامین باشد؟

تحلیل عمیق نسبت به بیانیه مشخص می کند که هفت توصیه مطرح شده در بیانیه، از جنس کلان و از نوع مأموریت هایی است که از عهده افراد و مجموعه ها بر نمی آید و صرفا مأموریت های مورد نظری است که از عهده دولت و سیاستگذاری های دولتمردان بر می آید. هر چند تلاش ها و کوشش های فردی و مجموعه ای نفی نمی شود اما در توصیه هایی مانند معنویت و اخلاق حضرت آقا می فرمایند: «این تلاش و جهاد بدون همراهی حکومت ها توفیق چندانی ندارد». و یا ذیل توصیه اقتصاد می فرمایند: « بی گمان یک مجموعه جوان و دانا و مؤمن و مسلط به دانسته های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند». در بحث عدالت نیز می فرمایند: « اگر زمام اداره بخش های گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان که بحمدالله کم نیستند سپرده شود این امید برآورده خواهد شد». در بحث آزادی همچنین می فرمایند: « همه مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به حراست از آن با تمام وجودند». همچنین در توصیه عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن خطاب به دولت جمهوری اسلامی می فرمایند: «دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود با آن ها را با دقت حفظ کند؛ از ارزش های انقلابی و ملی خود یک گام هم عقب نشینی نکند و….».

بنابراین اینک در مرحله دولت سازی قرار داریم و جهت و مأموریت دولت می بایست پیشبرد به سمت تحقق جامعه اسلامی و تمدن اسلامی باشد. به تعبیری دولت اسلامی است که می بایست هفت توصیه راهبردی مأخوذ در بیانیه را تحقق بخشد تا زمینه تشکیل جامعه اسلامی را مهیا سازد؛ زیرا بدون تشکیل دولت اسلامی هفت توصیه نام برده شده که اضلاع جامعه را تشکیل می دهند محقق نخواهد شد و راه گذار از جامعه اسلامی از مسیر تشکیل دولت اسلامی می گذرد.

در نهایت این سؤال پیش می آید که نقش آفرین و تحقق بخش مسیر پیش رو کیست؟ چه کسی یا گروهی است که می بایست به میدان بیاید و زمینه های ایجاد دولت اسلامی را مهیا کند تا آن دولت، با مأموریت های هفت گانه خود، جامعه اسلامی را برای ایران اسلامی بزرگ تشکیل دهد؟ پاسخی شفاف به نام جوان مؤمن انقلابی.   با مراجعه به بیانیه گام دوم، رسالت، جایگاه، اهمیت و ضرورت نقش آفرینی جوان مؤمن انقلابی نیز استخراج می شود. اما سؤالی که بسیار اهمیت دارد این است که جوان مؤمن انقلابی از چه طریق و با اتخاذ کدام راهبرد و با اقدام به کدام عملیات و راهکارهایی می تواند به وظایف خود جامه عمل بپوشاند و نقش تاریخی خود را در این عصر جدید به خوبی ایفا کند که انشاالله در یادداشت بعدی به این مهم، خواهیم پرداخت.

 

ارسال نظر